دیشب دیدمش و کل امروز رو داشتم بهش فکر می کردم. به اندازه بود، به شعور من احترام گذاشته بود، زیادی توضیح نمی‌داد و اونقدر هم بی‌توضیح نمونده بودم که از مرحله پرت شم.

{ بدیه عاشق شدن اینه که هر چیزی از معشوقه‌ت ببینی یه طوری قشنگه، حالا من الان خیلی تحت تاثیره فیلمم و خیلی هم با شخصیت زن ماجرا ارتباط گرفتم و امیدوارم بیخودی به یه سری چیزا که ارزششو ندارن، جوۤ ندم}

اسم فیلم خیلی زیرکانه بود. معنیش لابد میشه داستان ازدواج اما در حقیقت درباره‌ی طلاقه. مثل این می‌مونه که بخوای مرگ رو بررسی کنی تا بفهمی زندگی چیه، وقتی فقدان چیزی بررسی میشه لایه های متفاوت و بعضا عمیق تری ازوجودش دیده میشه و حس میشه.
داستان زنیه که در کارش با استعداده، زیباس، مهربونه، مادره، عاشقه و احتمالا موقع ازدواج نمی‌دونسته که داره وارد چه بازی‌ای می‌شه و از چه چیزایی می‌گذره و حالا به خودش اومده دیده که آرزوهاش رو رها کرده و توی حرفه و کارش داره چیزی کمتر از لیاقتش گیرش میاد.
اونطرف داستان مردی رو داریم که در کارش موفقه و برای کارش عشق میذاره. خانواده‌اش رو دوست داره و برای اونا هم انرژی میذاره. میدونه از زندگیش چی می‌خواد( من میگم که فکر می‌کنه میدونه ) و داره براش تلاش می‌کنه

فیلم اینجوری شروع می‌شه که هر کدوم دلایل دوست داشتن طرف مقابلشون رو برای خودشون و بیننده دارن میگن. حالا وقت اون رسیده که این دلایل رو برای هم بخونن اما زن اینکارو نمیکنه (که نکنه دیگه نخواد جدا شه، نکنه احساسش جلوی تصمیمی که گرفته رو بگیره)

جزییات ریز جالبی هم داشت.
ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

توتون و لوازم توتون رحيمي Christopher مخزن اسید نقاشی ساختمان>خدمات رنگ آمیزی خانه مسابقات فوتبال Cory ویدئو کنفرانس و تجهیزات ویپ Rob Tanya